دوستى مى‌فرمود: با نزديك شدن به رمضان، مؤمنان همه در این لحظات سرخوشند از اين‌که با چند دوگانه‌اى گزاردن و چند نیت قربةً اِلی اللّهی تمام گناهانشان بخشیده و پاك مى‌شوند ... 

گفتم؛ اين لحظات خوش مباركشان باد. 

فرمود: واقعاً؛ روزه اين است و اين تٲثير را دارد؟

گفتم: شما بفرمائيد اشكال كار كجاست؟

فرمود: دين مجموعه‌اى از توهّمات است. با روزه‌اى قلم عفو بر همه‌ى گناهانت كشيده مى‌شود و اتوماتيك با تقوا مى‌شوى، اصلاً انديشه و رفتار مسلمانان، همه پا در غيب دارد و اين است كه مؤمنان همه‌شان سرمست آن دنيا هستند و كارى به اين دنيا ندارند. 

گفتم: دوست عزيز؛ اولاً ببينيد، ادبيات شما از كلّى‌گويى و تعميم رنج مى‌برد. مى‌فرماييد؛ همه‌ی مسلمانان چنين هستند و دين همه‌اش اين است. بهتر است از  نگاه «اين است و جز اين نيست» استفاده نكنيم بلكه بگوييم اين نظر من است و فكر نكنيم فقط يك نظر وجود دارد، و رفتار يك يا چند نفر را عموميت ندهيم. 

اما در خصوص مطلبتان عرض كنم كه؛ قرآن كه آخرين بخش هدايت خداوندى است؛ هر چند آسمانى است ولى زمينى شده است و براى اصلاح دنيا و آخرت آمده است. شعائر تعبدى نيز تٲثير اصلى آن بر روابط و تعامل فيمابينى در دنيا است و صدالبته همراه با چشمداشت پاداش اخروى. 

فرمود: مگر اين نيست كه هر كسى روزه گرفت با تقوا مى‌شود؟

گفتم: بشرطها و شروطها چه بسيار روزه‌دارانى كه پاداش آنها فقط تشنگى و گرسنگى است. 

فرمود: اصلاً ربط روزه و با تقوا شدن چيست؟ 

گفتم: اول بايد تصور خود را از تقوا مشخص كنيم. تقوا امرى درونى و قلبى است كه آثار آن در خودكنترلى ظاهر مى‌شود. رسيدن به حالتى كه انسان بتواند در جايى كه مطلوب باشد بر خلاف دلخواه خود عمل كند. رمضان مدرسه‌اى سى روزه است كه مؤمن اين امر را در عمل تمرين مى‌كند. اگر اين تمرين با حضور قلب اتفاق بيفتد تقوا خصلت مى‌گردد و بركات آن در رفتار فردى و جمعى نمود پيدا مى‌كند و به درد دنياى انسان‌ها قبل از آخرت مى‌خورد. 

انديشيد و فرمود: اين نگاه خوبى است. سپس پرسيد:

از آنجاييكه روزه در ماه نزول قران قرار داده شده است آيا مى‌توان ربطى بين آن دو ايجاد كرد؟ 

گفتم: اين دو كاملاً به هم ربط دارند. اصلاً در ماه رمضان همه چيز به قرآن بر مى‌‌گردد. اينكه روزه تقوا را ايجاد مى‌كند توضيح داديم، مى‌ماند اين‌كه بدانيم قرآنى كه در اين ماه نازل گشته است براى كسانى مفيد است كه خشيت (معرفت و تعظيم خدا) داشته باشند. «فذكّر إن نفعت الذكرى * سيذّكّر من يخشى» ترجمه: پس پند بده اگر پند دادن سودى داشته باشد. بزودى پند مى‌پذيرد كسى كه از سر شناخت خدا را بزرگ بدارد.  

و براى كسانى برنامه‌ی هدايت است كه اهل تقوى باشند. «هدىً للمتقين»

بنابراين براى عامل بودن به قرآن اهليت و قابليت لازم است. قرار است روزه اين را فراهم كند. 

با تٲمل ويژه‌اى فرمود: چرا اين مهم در ذهن كسى نيست و مؤمنان فقط به قشر و ظاهر برنامه‌هاى رمضان چسپيده‌اند؟

با لبخندى گفتم: باز كلى‌گويى … در ذهن كسى نيست .... فقط به قشر و  ظاهر ...

ايشان هم لبخندى زد و فرمود: در ذهن برخى از مسلمانان و ...بيشتر به قشر و ظاهر 

گفتم: تا حدود زيادى با شما همدلم. البته امر، نسبى است و هر كس به ميزان سعى و تلاش خود از اين ماه بهره مى‌برد. توجه به لُبّ و جوهر هميشه كارى است سخت، حضور دل مى‌خواهد و جدّيّت. 

فرمود: در يك كلام؛ قرار است مؤمنان از رهيافت روزه چه بهره و توشه‌اى بر گيرند؟

گفتم: دلى آراسته به تقوا كه آمادگى فهم قرآن و عمل به آن را داشته باشد. مؤمن در رمضان و مخصوصاً در ليالى قدر با قرآن ميثاقى جديد مى‌بندد. همان‌گونه كه ظرف زمانى شب با نزول قرآن ارزش هزاران ماه پيدا كرده است، مؤمن نيز اگر توفيق يابد كه قلمرو درون خود را در حاكميت قرآن قرار دهد، قدر و منزلت مى‌يابد. 

فرمود: پس حكايت احياء شب قدر اين است. گفتم آرى و اينكه از دولت قرآن به حيات معنوى، صلح و آرامش برسيم. رمضان ايستگاهى براى تقويت ايمان است تا بنده بتواند با توشه به‌دست‌آورده در اين ماه، مسير بعد از آن را استوار و محكم بپيمايد. خداوند از ما بندگى مستمر مى‌خواهد خدا را در همه‌ی لايه‌هاى زندگى به همراه داشتن. رسيدن به «اتق الله حيثما كنت»

در پايان و قبل از خدا حافظى فرمود: اين رمضان را سعى مى‌كنم با نگاهى جديد و برنامه‌اى جديد شروع كنم. و من نيز با خود فكر كردم، براى اينكه مصداق زنبور بى‌عسل نشوم بايد خود را بهتر براى رمضان آماده كنم.